یادداشتهای یک دانشجوی فناوری اطلاعات و ارتباطات مطالب - مقالات - برنامه ها و پروژه های مربوط به فناوری اطلاعات و رایانه گاها علمی و اجتماعی
| ||
|
در سریال جدید تلویزیونی Person Of Interest، نشان داده میشود که دولت آمریکا یک سامانه بزرگ هشدار اقدامات تروریستی دارد که میتواند با دسترسی به دوربینها نصب شده در خیابانها و اماکن عمومی و دسترسی به اطلاعات حاصل از شنود تلفنها و ارتباطات اینترنتی، قبل از وقوع مشکل امنیتی مقامات را مطلع کند. یکی از فناوریهایی که در این سریال روی آن تکیه میشود، فناوری تشخیص چهره است. اما این روزها دیگر فناوری تشخیص چهره برای ما مثل زمانی که فیلم «گزارش اقلیت» را میدیدم، دور از دسترس و علمی-تخیلی نیست و بسیاری از ما با جلوههایی از آن به صورت روزانه سر و کار داریم. در این پست مثالهایی از کاربرد این فناوری را بهم مرور میکنیم: امشب را کجا بروم؟! در ابتدا، گشت و گذارمان را در دنیای فناوری تشخیص چهره، با معرفی یک اپلیکیشن موبایل به نام SceneTap شروع میکنیم. خیلی وقتها برای شرکتهای تجاری یا شرکتها و نهادهای امنیتی مهم نیست که چهره خاصی را در بین جمعیت شناسایی کنند و به اسم و اطلاعاتش دسترسی پیدا کنند، چیزی که برای آنها مهم است این است که اطلاعات کلی مانند سن یا جنسیت را مشخص کنند. چنین نوع خاصی از فناوری تشخیص چهره، با استقبال روبرو شده و نوعی «دموکراسی کردن نظارت» تلقی میشود. Immersive Labs، شرکتی در منهتن است که نرمافزاری برای بیلبوردهای دیجیتال نوشته است. این نرمافزار میتواند با کمک تصاویر دوربینهای نصبشده مشخص کند که رهگذرانی که از کنار یک بیلیورد میگذرند، چه سن و جنسیتی دارند و به چه میزان به تبلیغ توجه میکنند. قرار است به زودی در بیلبوردهای لوسآنجلس، سانفرانسیسکو و نیویورک از این فناوری استفاده شود. به این ترتیب وقتی مردی از جلوی یک بیلبورد رد میشود، تبلیغ ژیلت برای او به نمایش درمیآید و زمانی که رهگذر، یک خانم جوان باشد، تبلیغ لوازم آرایشی به او نشان داده میشود. اما شمایی هم که ساکن هیچ شهر اروپایی یا آمریکا هم نیستید، به احتمال زیاد از فناوری تشخیص چهره بردهاید! این روزها کمتر کسی پیدا میشود که عضو فیسبوک نباشد و عکسی در این سایت آپلود نکرده باشد. امسال فیسبوک ویژگی جدیدی را در فیسبوک به نام پیشنهاد برچسب یا Tag Suggestions معرفی کرد. با استفاده از این ویژگی وقتی شما مثلا وقتی عکس دست جمعی دوستانتان را آپلود میکنید، فیسبوک به صورت خودکار، از روی اطلاعات قبلی مربوط به کاربرها و عکسهایشان، حدس میزند که نام تکتک افراد حاضر در عکس چیست. این حدسها در خیلی از اوقات درست هستند. به این ترتیب این فناوری ما را از رنج اینکه هر بار هنگام آپلود عکس، نام اشخاص حاضر در آن را تایپ کنیم، میرهاند. اما فقط فیسبوک در میان غولهای اینترنتی، علاقهمند به فناوری تشخیص چهره نیست، «پیکاسا»ی گوگل هم دیری است که از فناوری تشخیص چهره بهره میبرد. سرویسهای اینترنتی PhotoTagger و face.com هم به صورت تخصصی، در این زمینه فعالیت دارند. فناوری تشخیص چهره همان طور که کاربردی و مفید میتواند باشد، به همان میزان هم نگرانکننده است، به همین خاطر برخی از قانونگذاران در امریکا و اروپا، نگران به مخاطره افتادن حریم خصوصی شهروندان شدهاند. هیچ کس دوست ندارد که مورد نظارت دائمی باشد و مقامات امنیتی با دوربینهایشان بتوانند او را در هر جایی که حاضر باشد، شناسایی کنند. به تازگی پژوهشگران دانشگاه «کارنیگی ملون» یک تحقیق جالب انجام دادهاند که نشان میدهد چگونه فناوری تشخیص چهره میتواند به صورت نگرانکنندهای حریم خصوصی ما را نقض کند. آنها در این تحقیق عکسی دستجمعی از جمعی از دانشجویان داوطلب گرفتند و توانستند با مقایسه این عکس با عکسهایی که در فیسبوک بود، نام یک سوم آنها را پیدا کنند. وقتی که آنها از اطلاعات عمومی دیگری که از روی اینترنت قابل دسترسی بودند، استفاده کردند، توانستند علایق و حتی شماره ملی آنها را هم پیدا کنند. بنابراین اگر کار به همین منوال پیش برود، دور نیست زمانی که گمنام بودن ما در یک خیابان یا فروشگاه دیگر قابل تضمین نباشد. حتی ممکن است بازاریابها بر اساس ویژگیهای شخصیتی و اعتبار مالیمان برایمان آگهی متناسب در خیابانها به نمایش درآورند. ممکن است در حال حاضر، این فناوریهای کاملا بیآزار، مفید یا سرگرمکننده باشند، مثلا با استفاده از فناوری تشخیص چهره سایت face.com، اشخاصی که قوانین سرویسهای ویدئوچت را زیر پا میگذارند و مبادرت به پخش تصویر قسمتهایی از بدن خود به جز صورت میکنند، از چتها اخراج میشوند و یا اینکه این فناوری اجازه آزمایش مجازی فریم عینکها یا گذاشتن سبیل روی عکس را میدهد! اما اگر قدری تأمل کنیم، فردایی را هم خواهیم دید که یبلبوردها بتوانند تحلیل پیشرفته تصویر رهگذاران را انجام بدهند و مثلا بعد از تشخیص جوش بر صورت یک نوجوان به او کرمهای ضد آکنه پیشنهاد کند و یا با تشخیص غم و ناخوشی در دیگری، برای او تبلیغ داروهای ضدافسردگی را پخش کنند. گرچه برخیها مشکل چندانی با این نوع فناوری ندارند، اما برخیها هم اصلا میانهای با سیستمهای تشخیص چهره ندارند. مثلا بعد از راه افتادن سیستم پیشنهاد برچسب فیسبوک، خیلیها اعتراض کردند و فیسبوک مجبور شد، ترتیبی بدهد که هر کاربری که مایل نباشد، اطلاعات چهرهنگاریاش را حذف کند تا کاربران دیگر هنگام آپلود عکسها، نام او را بر روی عکس، برچسب نزنند. حتی تلاش شده که فیسبوک وادار شود که در صورت راضی نبودن کاربران آلمانی این سایت، اطلاعات چهره آنها را بار اول هم ذخیره نکند، چیزی که فعلا فیسبوک با آن موافقت نکرده است. در آلمان، هر شرکت خصوصیای قبل از ذخیره اطلاعات در مورد یک شخص باید رضایت او را کسب کرده باشد، اما قوانین فدرال آمریکا در حال حاضر ممنوعیت ذخیره اطلاعات اشخاص را قبل از اجازه آنها، فقط برای شرکتهای خاصی لازم میداند و این قانون در آمریکا عمومیت ندارد. ناشناس باقی ماندن یک حق شهروندی محسوب میشود، اما معلوم نیست که کاربردهای جالب فناوری تشخیص چهره و استفاده روزافزون از این فناوری، چه میزان این حق را تضعیف کند. نظرات شما عزیزان: [ چهار شنبه 23 / 8 / 1390برچسب:فناوری تشخیص چهره از سرگرمی و کاربرد در بازاریابی تا تهدید حریم خصوصی شهروندی, ] [ 10:21 ] [ کاوه حق پناه ]
|
|